نگارش نهم -

درس 1 نگارش نهم

mah :)

نگارش نهم. درس 1 نگارش نهم

انشاء درباره داخل یک اتبوس شلوغ بگید تاج میدم:)

جواب ها

Roham Nozary

نگارش نهم

--- سفرهای روزمره ساعاتی از طلوع آفتاب می‌گذشت و نور طلایی خورشید به آرامی بر خیابان‌های شهر می‌تابید. شهر بیدار شده بود و زندگی در هر گوشه‌ای جریان داشت. در این میان، اتوبوسی شلوغ در خیابان‌های پرهیاهوی شهرمان حرکت می‌کرد، پر از مسافرانی که هر کدام به مقصدی می‌رفتند. صدای همهمه‌ی مردم و بوق ماشین‌ها در خیابان، فضای داخل را پر کرده بود. در گوشه‌ای، پیرمردی با موهای سفید نشسته و به بیرون از پنجره نگاه می‌کند. او به نظر می‌رسد که در دنیای خودش غرق شده است. کمی آن‌سوتر، کودکی با چشمان درخشان به اطراف نگاه می‌کند و هر از گاهی از مادرش سوالی می‌پرسد. در میان جمعیت، جوانی با کوله‌پشتی بزرگ ایستاده است. او به سختی تعادل خود را حفظ می‌کند و هر از گاهی به اطرافیانش لبخند می‌زند. گویی در دریای مواج اتوبوس، به سختی روی پاهایش ایستاده است. صدای خنده‌های آنان شور و نشاط را در اتوبوس جریان می‌دهد و فضای داخل را پر از شادی کرده است. کمی آن طرف‌تر، بانویی جوان با چهره‌ای خسته نشسته است. چشمانش را بسته و در حال استراحت است. گویی تمام شب را بیدار بوده و بالاخره فرصتی برای استراحت پیدا کرده است. اتوبوس به آرامی در خیابان‌های شلوغ شهر حرکت می‌کند و هر ایستگاه، مسافران جدیدی را به خود می‌گیرد. هر کدام از این مسافران داستانی دارند و هر کدام به مقصدی متفاوت می‌روند. اما در این لحظه، همه‌ی آن‌ها در یک مکان مشترک هستند و به سوی یک روز پر از هیاهو و ماجرا قدم برمی‌دارند. --- من خودم این رو نوشتم باز نمی دونم بپسندی یا نه

جواب معرکه

... ʍahdieh...

نگارش نهم

روز یکشنبه، صبح زود، به ایستگاه اتوبوس رفتم. آسمان هنوز تاریک بود و نور خورشید به آرامی در حال طلوع بود. وقتی اتوبوس به ایستگاه رسید، متوجه شدم که اتوبوس بسیار شلوغ است. درب‌های اتوبوس به سختی باز شد و مردم به سرعت به داخل آن هجوم آوردند. داخل اتوبوس، فضایی پر از صدا و هیاهو بود. برخی از مسافران در حال صحبت با یکدیگر بودند و برخی دیگر با گوشی‌های خود مشغول بودند. بوی عطر و ادکلن‌های مختلف در فضا پیچیده بود. من به سختی توانستم جایی برای نشستن پیدا کنم و در نهایت در کنار یک خانم مسن نشستم که با دقت به کتابی که در دست داشت، نگاه می‌کرد. اتوبوس به آرامی حرکت کرد و من به بیرون نگاه کردم. خیابان‌ها پر از خودرو و مردم بودند. هر لحظه، اتوبوس با توقف‌های مکرر، مسافران جدیدی را سوار می‌کرد و برخی دیگر پیاده می‌شدند. هر بار که درب اتوبوس باز می‌شد، صدای شلوغی و همهمه‌ای به گوش می‌رسید. در این میان، یک پسر بچه کوچک در کنار من نشسته بود که با شوق و ذوق به بیرون نگاه می‌کرد. او به من گفت: 'چرا این اتوبوس اینقدر شلوغه؟' من لبخندی زدم و جواب دادم: 'چون همه ما به جایی می‌رویم و این اتوبوس ما را به مقصد می‌رساند.' او با چشمان درخشانش به من نگاه کرد و گفت: 'من هم دوست دارم بزرگ شوم و هر روز با اتوبوس بروم.' سفر ما ادامه داشت و من به فکر فرو رفتم. اتوبوس شلوغ نه تنها وسیله‌ای برای جابجایی بود، بلکه مکانی برای تبادل احساسات و داستان‌ها بود. هر مسافر داستانی داشت و هر یک از ما در این سفر کوتاه، بخشی از زندگی یکدیگر را تجربه می‌کردیم. پس از مدتی، اتوبوس به مقصد رسید و من از جا بلند شدم. قبل از پیاده شدن، نگاهی به اطراف انداختم. چهره‌های مختلف، لبخندها و حتی نگرانی‌ها را دیدم. این اتوبوس شلوغ، یک دنیای کوچک بود که در آن هر کس به دنبال هدفی بود. با این فکر، از اتوبوس پیاده شدم و به سمت مقصد خود حرکت کردم، در حالی که احساس می‌کردم بخشی از یک داستان بزرگ‌تر هستم. ممنون میشم تاج بدی

جواب معرکه

دریا *.

نگارش نهم

بنام خداوند بخشنده مهربان موضوع انشا:اتوبوس‌شلوغ ❥𝆛𝆐𝅮𝅘𝅥𝅮𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔𖣲̶ͥ.̶⃫ᷝⷮ͟͞💌̶̶̶̶̶̶̶̶⃫͟͞.͟.⸙:꯭ ̶̶̶᭄꯭ٜٜ داخل اتوبوس جای سوزن انداختن نیست، همه صندلی ها پر شده و چند برابر آن جمعیت، سرپا ایستاده اند و با حسرت آنها را که نشسته اند، تماشا می کنند و در دل خدا خدا می کنند که در ایستگاه بعدی مسافری که روی صندلی نشسته پیاده شود تا شاید شانس بیاورند و از فشار جمعیت خلاص شوند. اتوبوس آنقدر شلوغ است که اگر کسی بخواهد پیاده شود باید از یک ایستگاه قبل خودش را آماده کند. در این میان خیلی وقت ها پیش می آید که به دلیل ازدحام جمعیت، مسافری نتواند در ایستگاه مورد نظر پیاده شود و آن وقت است که گاهی کار به بحث و درگیری لفظی بین مسافر و راننده می انجامد. آن پایین وضع به مراتب بدتر است. آنها که به هیچ قیمتی حاضر نیستند تا رسیدن اتوبوس بعدی انتظار بکشند، خود را به درهای اتوبوس در حال حرکت چسبانده اند، که شاید دل مسافران به رحم بیاید و کمی مهربان تر بایستند تا آنها بتوانند خودشان را به داخل بکشند. راننده با دیدن این وضع فریاد می زند: «هل ندهید تا چند دقیقه دیگر اتوبوس می آید»، اما مسافران بی اعتنا به گفته راننده همچنان در تلاشند حتی به قیمت ماندن بین درها و به جان خریدن خطر سقوط از اتوبوس در حال حرکت خود را به مقصد برسانند. تجربه به آنها که مسافر اتوبوس های شهرمان هستند ثابت کرده، اتوبوس خلوت و صندلی خالی رویایی است که شاید با ساعت ها انتظار در ایستگاه اتوبوس هم رنگ واقعیت به خود نگیرد. ❥𝆛𝆐𝅮𝅘𝅥𝅮𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔𖣲̶ͥ.̶⃫ᷝⷮ͟͞💌̶̶̶̶̶̶̶̶⃫͟͞.͟.⸙:꯭ ̶̶̶᭄꯭ٜٜ88 پایان.

سوالات مشابه

‌ᴅʏᴀɴᴀ ‌‌‌

درس 1 نگارش نهم

بچه هام انشا درمور شانس بدید؟ تاج میدمم

amir hosein

درس 1 نگارش نهم

انشا در مورد ( دانش ) میخوام تاج میدم 🤝

나비 ...

درس 1 نگارش نهم

سلام بچه ها میشه ص ۲۱ نگارش رو که نوشتید برام بفرستید و لطفا،لطفا خودتون نوشته باشید. اگه نه منم گوگل دارم ..... حتما،حتما تاج هم میدم .... مرسی.....

:) beli ..

درس 1 نگارش نهم

انشا دربارع فیل و فنجان 🙃 تاج یادم نمیرع🤍✨

هرچی دوست داری صدام کن

درس 1 نگارش نهم

سلام دوستان لطفا یه انشا با موضوع آزاد بفرستید از گوگل نباشه تاج داره

زهرا زهرا کاظمی ثانی

درس 1 نگارش نهم

انشا درمورد آدم فضایی بگین از گوگل نباشه تاج میدمم

دوستان گلم ادامه این انشا رو بنویسید از ذهن خودتون چون معلم ما س.گ هست می‌فهمه از گوگل هست.ممنونم تاج میدم اگه از گوگل نباشه.

amir ⁶⁶⁶

درس 1 نگارش نهم

ی عکس از جدول ص۱۶ بدید

mah :)

درس 1 نگارش نهم

انشاء درباره گذر رودخانه:)

helia ...

درس 1 نگارش نهم

انشا در مورد تصویر جلد کتاب نگارش

helia ...

درس 1 نگارش نهم

بچه ها ب نظرتون انشا در مورد تصویر کتاب نگارش چی میشه نوشت 😐

mahsa ...

درس 1 نگارش نهم

انشا درباره اذان بگید از گوگل نباشه تاج نمی‌دم تاج به هرکی که از گوگل نداد میدم

زهرا زهرا کاظمی ثانی

درس 1 نگارش نهم

انشا درمورد آدم فضایی بگین از گوگل نباشه توروخدا تاج میدم(:

ya dokhtareh:)

درس 1 نگارش نهم

انشا صفحه ۲۱ و۲۴ رو بگین ،، از گوگل نباشه . تاج میدم :)

HICHNAS .......

درس 1 نگارش نهم

اقا منظور انشا بود اشتباه شد لطفا در مورد تعطیلات تاج میدم

dokhi tork

درس 1 نگارش نهم

سلام میشه کسی انشا از تابستان خود بگه از گوگل و تلگران و روبیکا و ایتا نباشه تاج میدم همه رو نگاه کردم متوجه میشم خودتون نوشته باشین

HICHNAS .......

درس 1 نگارش نهم

بچه ها کسی املا در باره تعطیلات خود را چگونه گذر راندید داره بفرسته از اینترنت نباشه تاج میدم

sarina 🩵

درس 1 نگارش نهم

کمککککک انشا موخامممم درمورد ستارهههه 😭 بسوزد ستاره⭐🔥 سوخت جگرم😔💔

sarina 🩵

درس 1 نگارش نهم

سلام رفقا انشا در مورد ستاره میخوام✨ نصف شبی یادم اومد🫠🥲💔 به کمکتون نیاز دارمممممم🥹❤️‍🩹

meli am02

درس 1 نگارش نهم

سلام انشاء درس اول درمورد یکی از موضوعات درس اول رو بگید بهم تکراری و از گوگل نباشه تاج میدم